ღ♥ღرویای خیسღ♥ღ
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
رُخ به رُخ که شدیم حالـــــــا حرفـــــــهایمان بمـــــــاند برای بعد … گــــــاهے شــــــایـב لازمـ باشــــــﮧ این روزها که میگذرد شادم این روزها که میگذرد شادم که میگذرد این روزها شادم که میگذرد به سلامتی اونی ک میبینه عشقش واسه یکی دیگه میخنده امابغض گلوشوقورت میده و اروم زیر لب میگه: بی معرفت چقدر قشنگ میخنده... یه وقتـایی هم هســت .. تو مقصری، اگر من دیگر " منِ سابق " نیستم پـس من را به "مـن" نبودن محکوم نکن ! من همـانم .. همان دختر مهربون و صبور . پر از محبت .. یـادت نمی آید؟ من همانـم حتی اگر این روزها بویِ بی تفاوتی بدهم ... آدمایی که رفتن یه روزی برمیگردن ولی درست وقتی که دیگه منتظرشون نیستی ! وقتي سعي ميكني يه نفرو دوست نداشته باشي... تازه ميفهمي چقدر دوستـش داري !! گــــــــریه ام میگــــــیرد از یک جایی به بعد دیگه نه دست و پا میزنی نه بال بال میزنی نه دل دل میکنی نه داد و بیداد میکنی نه گریه میکنی نه... ... از یه جایی به بعد فقط سکوت میکنی... شب چه حس قشنگيه ... وقتی تو اين تاريکی و سکوت يواشکی عکسش رو ميذاری رو به روت وبا بغض باهاش حرف ميزنی ... اشکهات جاری ميشه اما خوبه اون نميفهمه داری گريه ميکنی زیادی که خودتا دست پایین بگیری میفتی زیر پای کسی که یه روز به اوج رسوندیش
یه وقتایی هم هست که دیگه دلت نمیخواد کسی به زندگیت اضافه شه دیگه حتی حوصله ی اینم نداری که بشنوی "چرا مسیجمو دیر جواب میدی؟" دیگه اصن دلت نمیخواد یه دقیقه از روزت رو صرف این کنی که متقاعدش کنی که دوستش داری یا نه. گوشیتو میندازی کنار و به زندگیت میرسی نمیخوای تا دیر وقت بیدار بمونی و منتظر شب خوشش باشی یه شارژ دو تومنی کم کم یه هفته میمونه واست با هر کدوم از دوستات چه پسر و چه دختر حرف میزنی و نگران اینم نیستی که پس فردا بگه "فلانی کی بود؟" یه وقتایی انقد "تنهـــاییت " واست ارزشمند میشه که دیگه جای خالی کسی تو زندگیت حس نمیشه میخواهم تمام سیگارهای دنیا را زیر تابلوی "سیگار ممنوع" دود کنم تا باطل کنم قانونی که معنای درد را نمیفهمد ✔بعضيا هستن آهنگاي شاد ديگه به دلشون نميشينه...! با اينكه ميدونم دوسم نداري.... گــــاهـی…! کسی که توحرفاش زیاد میگه بیخیال گذشته ام دیدی بی من داری میری دیدی قولاتو شکستی آهای آدما خاطره سازی نکنید... روزی تمام خاطره ها را آه میکشید... خیلی حرف است محال است ببخشم کسی را که کـاش از اول میـدونـستـم بعضي زخــــم ها هســــــت كه هـــــــــر روز بــــايـــد روشونو باز كنــــي مثل وقتی که عاشقت شدم می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن ... ! وقتی پیش همیم قدر باهم بودنو نمیدونیم، وقتی دوری میشه فهمید اونی که رفته چقد از وجودتو کنده و با خودش برده چقدرشو برا خودت باقی گذاشته ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺳﺮﺵ ﺷﻠﻮﻍ ﻧﯿﺴﺖ... ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ " ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﻫﺎ " ﺩﺍﺭﺩ.. اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمی کنی حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمی کنی دلتنگ تر میشم ولی نشنیده میگیری منو هنوز همه حال تورواز من فقط میپرسن و ♫♫♫ با اینکه با من نیستی دیوونه میشم از غمت اصلا نمیخوام بشنوم که اشتباه گرفتمت داشتن تو کوتاه بود اما همونم کم نبود گذشته بودم از همه هیچکس به غیر تو نبود ♫♫♫ حقیقتو میدونی ازم دفاع نمیکنی کنار تو میمیرمو تو اعتنا نمیکینی مردم تورو از چشم من امشب تماشا میکنن فردا غریبه ها منو پیش تو پیدا میکنن کاش اتفاقی رد بشی از کوچه های دلخوری به روم نیارم که چقد میخوام که از پیشم نری هر بار با شنیدن صدای توآروم شدم حتی واسه رفتنت پیش همه محکوم شدم "آنـه" تـکرآر غـریــآنهـ ی روزهـآیتـ چـگونهـ گـذشـتـ؟وقـتیـ روشنـیـ چشـمهـآیتـ در پـشـتـ پـردهـ هـآیـ مـهـ آلـود انــدوهـ پـنهـآنـ بـودبـآمـنـ بـگـو از لـحظـهـ لـحظـهـ هـآیـ مبـهـمـ کــودکــیتـ از تــنهـآییـ مــعــصــومــآنـهـ یـ دسـتـهـآیت ـآیـآ میـ دآنیـ کـهـ در هجــومـ درد هـآ و غــمـ هـآی تـو در گــیر و دآر مــلــآلـ آور دورآنـ زنـــدگـــیت ـحقــیقــتـ زلـــآلــیـ دریــآچــهـ یـ نقــرهــ ایـ نــهــفـــتهـ بـــود" آنــه" اکـــنونـ آمـدهـ امـ تــآ دستــ هــآیـتـ رآبـهـ پنـــجهــ یـ طــلــآییـ خـورشـید دوستــیـ بسپـــآریـ در آبیـ بیــکرآنـ مــهربـآنیـ هــآ بـــهـ پــروآز درآیـــیـــو ایـــنکــ " آنــه" شـــکفـــتــنـ و سبـــز شــدنـ در انتـــظــآر تـوســـتــ... در انتـــظــآر تـوســتــ کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم که به کســـی بـــرنخـــورد ..!! گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ... ؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی ....
مــن مات شدم و تــو
چون پادشاهی که از اینگونه فتحهــا زیاد دیده است
بی اهمیتـــــــ رد شدی
فکـــر میکردم فقـــط زنبــــورها نیش میزننـــد
بـــــــزرگ شدم
دیـــدم
شنیـــدم
رفتــــم
آمـــدم
و یــــاد گرفتــــم
نــــه
آدمها هم نیــــش میزننـــد
هر چقـدر صمیــــــمی تر و عزیزتر
نیششـــان ســـــمی تــــر
دلخوری هـــــــایمـــــــان …
دلـــــــتنگی هـــــــایمـــــــان …
و تمـــــــام اشکـــــــهای مـن …
تنها به من بگو …
با او چـــــــگونـــــــه میگـــــــذرد …
کــــــه با مـن نمی گذشت . . . ؟
از یاد ببــــــریمـ....
یاد آنــــــهایے را کــــــﮧ با بودنشــــــان
بودنمــــــان را بـﮧ باز ے گرفتــــــنـב...
که مــــزه ی بودن یکی ..
یه جوری رفته زیر دنـــدونت !!
که وقتـــی ازش دوری ..
همه چی میشه زهرمــــار ..!
وقتــــــی که می بینم
آنکـــــــــه برایش
میمیــــرم
مـــنَــت دیگَری را میکِـــشد
درد می کند ...!
بغض ِ گلویم ،
غریب است !!
و من ،
هنوز ،
نفهمیدم ،
رد ِ پای
کیست
که در من
راه می رود ... !!!
دیدی راست گفتم عزیزم دیدی چشمامو نخواستی
دیدی حتی یه دقیقه نمیمونی دم رفتن
دیگه خسته شدم آخه بس که قلبمو شکستن
دیدی رفتی…
دیدی میگفتم یه روز میری دیدی دوسم نداری
دیدی میگفتم من عاشقم ولی تو کم میاری
دیدی میگفتم یه روز میاد میری که برنگردی
تو که میخواستی بری چرا منو دیوونه کردی
چرا دوسم نداری…
دیدی اشکام روی گونم میریزه چیزی نگفتی
دیدی راحت اینو گفتی داری از چشام میفتی
دیدی چشم یه غریبه چجوری دل تورو برد
دیدی رفتی و یکی موند تو نبودنت کم آورد
دیدی رفتی…
دیدی دلت جای من نبود ازم گذشتی
آره حالا باورم میشه منو دوسم نداشتی
دیدی چه آسون و بی هوا یهویی دل بریدی
دیدی دلم تیکه پاره شد آخه اینم ندیدی
دیگه دوسم نداری…
دیدی میگفتم یه روز میری دیدی دوسم نداری
دیدی میگفتم من عاشقم ولی تو کم میاری
دیدی میگفتم یه روز میاد میری که برنگردی
تو که میخواستی بری چرا منو دیوونه کردی
چرا دوسم نداری…
طراح : صـ♥ـدفــ |