راز


ღ♥ღرویای خیسღ♥ღ

خانـ ه لینـ ک ایمیـ لـ پروفایـ لـ طـراح

 

دو برادر بودند که از بچگی هر وقت رازی داشتند نوک انگشتان دستشان را می بریدندو به هم می چسباندن به نشانه اینکه این راز همیشه باقی می ماند.سالها گذشت وپسرها بزرگ شدن.یک روز برادر بزرگ به برادر کوچکتر گفت من یک راز مهم دارم.هر دو نشستند و نوک انگشتان دستشان را بریدند وبه هم چسباندند.برادر بزرگ گفت:من ایدز گرفته ام.....

بیچاره برادره چه بهای سنگینی برای رازداریش داد

نظر شماچیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟



نظرات شما عزیزان:

zhale
ساعت19:10---4 خرداد 1392
هم وبت قشنگه هم قالب وبت موفق باشی اگه خواستی بیا پیشم..

مهیا
ساعت23:34---30 ارديبهشت 1392
ؤای خدا بیچاره برادر کوچیکه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





♥ 29 / 2 / 1392برچسب:,♥ 18:29 ♥ \/elik|/\| ♥



طراح : صـ♥ـدفــ